"right off the bat"
Aug 05 2010
“Right off the bat, Zac and I had a connection. He was so adorable!”
- Actress Vanessa Hugens on meeting her boyfriend, Zac Efron. (Glamour)
immediately, at once, right away
Aug 05 2010
“Right off the bat, Zac and I had a connection. He was so adorable!”
- Actress Vanessa Hugens on meeting her boyfriend, Zac Efron. (Glamour)
immediately, at once, right away
پیشگام-پیشقدم
one who goes first or prepares away for others
-my grandfather was a pioneer in selling wholesale products.
پدر بزرگم در فروش محصولات بصورت عمده پیشگام بود.
Aug 03 2010
Decisions can be hard. No one wants to make a bad decision or miss an opportunity, but if it’s not immediately clear what to do, how do you figure it out?
Ella has realized that it’s time to make a decision about Mason. She has been leading him on long enough. He’s a nice guy, but her feelings for him aren’t very strong. She doesn’t want to miss out on a good relationship, but she also doesn’t want to miss out on someone better. She could go either way. She is on the fence, so she asks Jeff for some advice.
After you have listened to the programme, get some more
practice with the quiz below.
شاید شما هم در این زمینه
نظراتی داشته باشید ...
آنها را با ما در میان بگذارید .
اگر میخواهید زندگی موفقی
داشته باشید، هیچوقت خودتان
را درگیر این چند عادت
آدمهای ناموفق نکنید...
* آنها منفی فکر میکنند،
منفی حرف میزنند و
منفی عمل میکنند!
آنها در هر شرایطی فقط مشکلات
را میبینند. همیشه شکایت میکنند
که آفتاب خیلی داغ است، باران
گلهای باغچهشان را خراب کرده
و ...
خلاصه، فکر میکنند همه عالم برخلاف میل آنهاست.
همیشه مشکل را میبینند و
هیچوقت راهحل را نمیبینند.
یک ضربه کوچک مشکلات را آنچنان بزرگ
میکنند که ...
آنها شکست را عاقبت هر کاری میدانند ...
* آنها قبل از اینکه فکر کنند،
عمل میکنند!
آنها براساس تصمیمهای غریزی،
آنی و تکانهای عمل میکنند!
مثلا اگر چیزی را ببینند که خوششان بیاید
و چشمشان را در نگاه اول بگیرد
بدون لحظهای درنگ آن را میخرند.
حتی خیلی چیزهای به درد نخور ...
اگر به دستاش بیاورند زود از یادش میبرند
و اگر به دستاش نیاورند زمان زیادی را
صرف غم و اندوه ناشی از آن میکنند.
عمدتا از زندگی زناشوییشان لذت نمیبرند ...
*خیلی بیشتر از آنکه گوش بدهند،
حرف میزنند!
انگار میخواهند یک «شومن» باشند
و خودشان را مدام توی بحثهایی
درباره قهرمانان زندگیشان و گروهها
و دستههایی که دوست دارند، میاندازند
و در این راه از دروغ گفتن هم ابایی ندارند
اما اکثر مواقع حرفهایی که میزنند با
توجه و استقبال دیگران روبهرو نمیشود ...
وقتی کسی به آنها نصیحتی میکند،
گوشهایشان را میبندند و چیزی نمیشنوند،
چرا که آنقدر مغرورند که نمیخواهند
اشتباهشان را قبول کنند.
در تصور خودشان، خیلی هم با فهم و کمالات
هستند. آنها توصیههای دیگران را رد میکنند
چون احساس میکنند اگر به حرف دیگران
گوش بدهند، رتبه و منزلتشان پایین میآید ...
* آنها حسودند و سعی میکنند
دیگران را پایینتر از خودشان نگه دارند
به جای اینکه کار و تلاششان را بیشتر کنند
شروع میکنند به شایعهسازی و زیرآبزنی
دیگران و با این کار سعی میکنند دیگران
را از معرکه به در کنند و جای آنها را بگیرند ...
*آنها وقتشان را زیاد هدر میدهند
آنها نمیدانند فردا چه کاری باید انجام بدهند
و گاهی فقط میخورند و مهمانی میروند
و میگردند و تلویزیون نگاه میکنند و از آن
بدتر، خیلی از آنها هیچ کاری نمیکنند
و هیچ فکری هم برای آینده در سرشان ندارند ...
اگر میخواهیم موفق باشیم،
باید زمانمان را مدیریت کنیم و به نحو مطلوبی
بین کار و سرگرمیهای خودمان تعادل ایجاد کنیم.
Pre-closing
It's been nice talking to you.
It's been great talking with you.
I really enjoyed meeting you.
It was nice meeting you, Mr. Brown.
I'm sorry, but I have to go now.
I'm afraid I have to leave now.
Thanks for the information/ the tour/ your time.
Thanks for taking the time to talk with us.
Follow up
I'll give you a call.
I'll send you an e-mail.
I'll put a packet in the mail for you.
We'll send out that information right away.
I'll have my secretary schedule an appointment.
Could you send me a brochure/some more information?
Could I contact you by e-mail/at your office?
How do I get in touch with you?
How can I reach/contact you?
Closing
I look forward to seeing you again.
We'll see you on Friday.
See you next week.
Let me give you my business card.
Here's my e-mail/office number.
Let's keep in touch by e-mail.
We'll be in touch.
Call me if you have any questions.
E-mail me.
Meaning: honest, truthful
For example:
گرگ در لباس میش
Meaning: A wolf in sheep's clothing is someone who seems to be a good person but is really a bad person.
For example:
'In time' indicates that someone will do something before a given time
in the future. 'On time' indicates that someone will do something at a
given time in the future.
Example Sentences
I h ope he arrives in time for the event.
Tom is always on time for work.