دکتر شفیعی کدکنی

حتی به روزگاران
(شـفـیـعـی کـد کـنـی)
ای مـهـربان تر از بـرگ در بــــوسـه های بــاران
بیـداری ستـاره ، در چــــشــــم جـــویـبـاران
آیـیـنـه نـگـــاهـــت پـیـونـــد صـبــح و ســاحــل
لبخند گــاه گـاهــت صـــبــــح سـتـاره بـاران
بــــازا کــــه در هــوایــت خـامــوشـی جـنـونــم
فریاد ها بـر انگیخت از سـنـــگ کــوهساران
ای جـویبار جــاری ! زیـن سـایــه بــرگ مـگـریـز
کاین گــونه فرصت از کف دادند بـی شماران
گفتی : « به روزگاران مهری نشسته » گفتم :
« بیـرون نمی توان کرد حــتی بـه روزگاران »
بیگانگـی ز حـــد رفــت ، ای آشــنــا مــپـرهـیـز
زین عاشـق پشیمان ، سر خیل شرمساران
پـیـش از من و تو بـسیار بـودند و نـقـش بستند
دیـــوار زنــدگــــی را زیــن گـونــه یـادگـــاران
ویــن نــغـمـه مـحبــت بـعـد از مـن و تـو مـانـد
تـا در زمـــانــه بـاقـیـست آواز بـــاد و بـــاران
سلام سيد رضا معصومپور مدرس داشگاه هستم .کار روی این تار نما را از تیر ماه سال هزارو سیصد و هشتاد و شش شروع کردم .هدفم تبادل اطلاعات بين اساتيد زبان و تسهیل در امر زبان آموزی بوده و هست . اميدوارم لحظات خوبی داشته باشيدو نظرات شما عزيزان جهت دهند ه باشد. باعٍث خوشحالیست که با وبلاگ های مشابه تبادل لینک داشته باشم. بدرود